دلنوشته زندگي

نگرانِ حرفِ مردم اگر نبوديم مسيرِ زندگيمان طورِ ديگري رقم ميخورد


دوست داشتن هايمان را راحت تر جار ميزديم لباسي را بر تن ميکرديم که سليقه ي واقعيمان بود . آرايشي ميکرديم که دوست داشتيم دلمان که ميگرفت،مهم نبود کجا بوديم بي دغدغه اشک ميريختيم


صداي خنده هايمان تا آسمانِ هفتم ميرفت با پدر و مادرمان دوست بوديم


حرفِ يکديگر را ميخوانديم نگرانِ حرفِ مردم اگر نبوديم، خودمان براي خودمان چهارچوب تعريف ميکرديم ، روابطمان را نظم ميداديم دخترها و پسرهايمان حد و مرزِ خودشان را ميشناختند


نيمي از دوست داشتن هايمان،به ازدواج منجر ميشد


نگرانِ حرفِ مردميم که چگونه رفتار کنيم که مبادا پشتِ سرمان حرف بزنند


که مبادا از چشمشان بيفتيم که مبادا قطع شود روابط خانوادگيمان


ما در دوراني هستيم که نه براي خودمان


براي مردم زندگي ميکنيم!


بياييد تلاش کنيم تا از امروز براي خودمان زندگي کنيم نه ديگران


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Julie Fred ماشین های اداری اسپرت مرجع اطلاعات خرید و فروش باغ ویلا در شهریار ویلم - سرویس تماشای آنلاین فیلم شرکت UPS مکلسان_شرکت کیان صنعت ایرانیان نیم عالم از خاک اطلاعات و مشخصات خودروها